اینجا که دنیا اسمشه،
غربت نشینی رسمشه
با ما که دل پاکیزه ایم،
گویی همیشه خصمشه
دنیا یه روز خودکشیه ،
یه روز پر از دلخوشیه
اما برای ما فقط ،
یه تابلوی نقاشیه
عشقای بی دست و بی پا،
یخ زده در دلهای ما
آی روزگار ما زنده ایم
،نفس نکش به جای ما
آی آدما بسه دیگه،
این برزخه یا زندگی
موندیم جدا از همدیگه،
فقط به جرم سادگی